
– دلایل لزوم وضع مقررات افشاء
در رابطه با لزوم وجود قوانین و مقررات جهت افشای اطلاعات توسط شرکت ها استدلالهای گوناگونی وجود دارد. بسیاری از این دلایل ارایه شده دارای یک موضوع مشترک میباشند و آن این است که سهامداران، و بازار سهام به طور کلی نمیتوانند بین شرکت های کارا و غیر کارا تمایز قائل شوند. دلایل مختلفی برای این عدم ناتوانی ارایه شده است. واتز و زیمرمن[1] (1986) به نقل از لفت ویچ[2] (1980) برخی از این دلایل را، کنترل انحصاری اطلاعات توسط مدیریت، ثبات کارکردی، تنوع روشها، و فقدان عینیت میداند.
کنترل انحصاری اطلاعات توسط مدیریت: اغلب ادعا میشود که مدیران منابع اطلاعات را کنترل میکنند و قادرند اطلاعات را به روش ها و مقادیر مختلف ارائه و قیمت های سهام را دستکاری نمایند. وضع مقرراتی که افشای اطلاعات را اجباری نماید منجر به بهبود عملکرد بازار سرمایه و توانایی بازار در ایجاد تمایز بین شرکت ها در تخصیص بهتر منابع میشود.
ثبات رفتاری[3] (ثبات در تفسیر): طبق مفهوم ثبات رفتاری، سرمایه گذاران صرف نظر از روشهای حسابداری متفاوت برای محاسبهی سود، ارقام سود را به نحو مشابهی تفسیر میکنند. اگر همه سرمایه گذاران بدین گونه عمل نمایند، بین سود خالص و قیمت سهام یک رابطه ابزاری به وجود میآید و بازار سهام نمیتواند شرکت های کارآ را از شرکتهایی که کارآیی کمتری دارند، متمایز نمایند.
تنوع روش ها: یکی از دلایل دیگر ناتوانی بازار در فرق گذاردن بین شرکت های کارا و ناکارا تنوع روش هاست. فرض میشود به دلیل غیر حرفه ای بودن بسیاری از سرمایهگذاران، آنها قادر به درک روش های متفاوت و تمایز بین آنها نمیباشند. استدلال میشود که وضع مقررات افشاء و ایجاد یکنواختی باعث افزایش رفاه اجتماعی ( از طریق کاهش هزینه های افشاء و استفاده از اطلاعات) میگردد.
فقدان عینیت:در این رابطه گفته میشود که در رویه های جاری، حسابداران با به کار گیری روشهای گوناگون میتوانند از یک مجموعه از واقعیت ها داده های متفاوتی از حسابداری ارائه نمایند. و دلیل آن این است که حسابدار در انتخاب روشهای حسابداری و برآوردهای ذهنی (برای مثال، کاربرد روش استهلاک) دارای آزادی عمل است.
ازجمله دلایل دیگر برای وجودمقررات افشا،پیامدهایبرون سازمانی است. واتزوزیمرمن مطرح کردندکه اطلاعات حسابداری به عنوان کالای عمومی درمعرض مشکلس واری مجانی[4]قراردارد. این نتایج سبب عدم تعادل بین ارزش عمومی وخصوصی اطلاعات میشودکه منجر به تولید ناکافی اطلاعات میگردد ، بنابراین افشا اجباری میشود (تیدس[5]، 2005).
[1].Watts and Zimmerman
[2].Leftwich
[3].Functional Fixation
[4].Free Rider
[5].Tadesse
